سفارش تبلیغ
صبا ویژن

جلوه معشوق

درد فراق

دل چو از پیر خرد نقل معانی می کرد         عشق می گفت بشرح آنچه بر او مشکل بود
دوش بر یاد حریفان بخرابات شدم               خم می دیدم و خون در دل پا در گل بود
پس بگشتم که بپرسم سبب درد فراق          مفتی عقل در این مسإله لا یعقل بود

حریفان پا در گلند و خون در دل آنان راز انسان را می دانند و با فرشتگان(( انی اعلم و ما لا تعلمون)) می گویند، ماهی را به ساحل انداخته اندا در غربت این کرانه خشک قدر آب را در یابد و آدم را بر این سیاره رنج فرود آورده اند تا از معلم فراق درس عشق بیاموزد و شوق وصل و مگر عشق را جز در هجران و فرقت و غربت می توان آموخت ؟!
به یاد آر این خطاب ازلی را که با تو گفت : (( و لا یخرجنکما من الجنه فتشقی ان لک الا تجوع فیها و لا تعری و انک لا تظمئوا فیها و لا  تضحیُ سوره طه آیات 119-117 )) 
 اینجا دیار مشقت است جوع و عریانی و تشنگی و سوز آفتاب و آن خطاب را تو از یاد برده ای اما آدم به یاد داشت که آنهمه گریست تا بازش پذیرفتند ... شهید  سید مرتضی آوینی : فردایی دیگر